من،

شهری را می شناسم

که در فقدان من

آه می کشد

اشک می ریزد

نوحه می کند.

من،

شهری را می شناسم

که بی مزد و منت

بی هوا و هوس

و بی آنکه شبی را در آن خفته باشم

دوستم دارد.

و هر بهار

با چهره ای خجسته

و با دسته گلی ارغوانی

به پیشوازم می آید

و پیشانی ام را می بوسد.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دلتنگ... نوشته های خودمونی احسان آیتک موزیک | دانلود آهنگ ترکی Debopam رکتیفایر آب ژاول سازی /09121443480 پایگاه خبری مارکده پهنه ی کویر samen دهکده زیبایی دانلود کتاب الگوساز و برشکار لباس زنانه